-
[ بدون عنوان ]
شنبه 7 خردادماه سال 1384 15:08
***زندگی*** زندگی رسم خوشایندی است . زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ٬ پرشی دارد اندازه عشق . زندگی چیزی نیست ٬ که لب طاقچه ی عادت از یاد من و تو برود. زندگی جذبه دستی است که می چیند . زندگی٬ بعد درخت است به چشم حشره . زندگی حس غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد . زندگی سوت قطاری است که در خواب پلی می پیچد . زندگی شستن یک...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 29 اردیبهشتماه سال 1384 00:38
کاش در دهکده ی عشق فراوانی بود توی بازار صداقت کمی ارزانی بود کاش اگر گاه کمی لطف به هم می کردیم مختصر بود ولی ساده و پنهانی بود کاش به حرمت دل های مسافر هر شب روی شفاف ترین خاطره مهمانی بود کاش دریا کمی از درد خودش کم می کرد قرض می داد به ما هر چه پریشانی بود کاش به تشنگی پونه که پاسخ دادیم رنگ رفتارمن و لحن تو...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 23 اردیبهشتماه سال 1384 00:55
هوای حوا دل من یه روز به دریا زد و رفت پشت پا به رسم دنیا زد و رفت زنده ها خیلی براش کهنه بودن خودش رو تو مرده ها جا زد و رفت هوای تازه می خواست ولی آخرش توی غبارها زد و رفت یه دفعه بچه شد و تنگ غروب سنگ توی شیشه ی فردا زد و رفت حیوونی تازگی آدم شده بود به سرش هوای حوا زد و رفت دفتر گذشته ها رو پاره کرد نامه ی فرداها...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 17 اردیبهشتماه سال 1384 17:54
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 6 اردیبهشتماه سال 1384 02:18
تک فرشته ی آسمان از همان آغاز مظلومانه به دنیا آمد ....با خود عشق آورد برای لبه ی دیوار قدیمی....مرحمی شدبرای ماه مهربان و صبور ....ماهی که به ظاهر زیبا و بدون هر غم و رنجی است اما در درون از غم های روزگار می سوزد....نکند این طفل از جنس ماه است؟ ای وای .... گویا این بدو تولد تک فرشته ی آسمان است. ای کاش برای همیشه...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 26 فروردینماه سال 1384 02:21
***انتظار*** سلامی به تو از یک سرگردان به امید آن که سلام مرا که از فرسنگها و از اعماق قلبم بر می خیزد با آغوش باز پذیرا باشی..ای مهربانم هر گاه در گوشه خلوتی گم شدی و در آن تنها ئی محض و بی انتها پرنده ای کوچک را دیدی که سرگردان به مقصد بال می زند و ملتمسانه به تو نگاه می کند... وقتی دلت گرفت و و قطره ای اشک از گونه...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 21 فروردینماه سال 1384 17:00
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 20 فروردینماه سال 1384 01:24
تولد BLOGSKY مبارک....واقعا جای تشکر داره از این دوست ٬ که همیشه با ما بوده و همراز و همدل ما بوده .....این طور نیست دوستان؟!!
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 17 فروردینماه سال 1384 19:56
اولش فکر نمی کردم که دلم را برده باشه یا دلم گول چشای روشنش را خرده باشه اما نه گذشت و دیدم دل من دیوونه تر شد به تو گفتم و دل تو از قصه من با خبر شد آخ که چه لذتی داره ناز چشمات را کشیدن رفتن یه راه دشوار واسه هرگز نرسیدن میدونم دوستم نداری قدر روزهای گذشته من خودم خوندم تو چشمات که یکی این رو نوشته میدونم فرقی نداره...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 12 فروردینماه سال 1384 00:38
مراقب روانی انگشتانت، لطافت روحِ مهربانت، دردهای نگفته ی سازت، درهای بسته ی خلوتت، وفایت، زمزمه های تنهائیت، غصّه های ارغوانیت و مخصوصا اسمِ قشنگت ...... باش. *** *** *** *** *** *** *** * ** *** *** *** *** *** *** *** *** ¤¤¤ هر ستاره شبیست که از تو دورم، آسمان چه پر ستاره است ¤¤¤ *** *** *** *** *** *** *** ** *...
-
برو...........
چهارشنبه 10 فروردینماه سال 1384 01:29
برو ..... سفر به سلامت مهربان هر کجا قرار است دل داده شوی همان جا نیز ماندگار شو عشق من بدرقه راهت برو..... دعاهای هر شب من و ستاره ها توشه راهت کوله بارت ،رسیدن تمام ارزوهایت بر سر درخت تمنا تنها آرزوست آن هم روشنی جاده ی تاریک فردایت خورشیذ را در چمدانت گذارده ام تا دلتنگ آفتاب این دیار نشوی ... عطر باران را هم در...
-
اون روزا....
یکشنبه 7 فروردینماه سال 1384 23:37
اون روزا ما دلی داشتیم واسه مردن جونی داشتیم واسه مردن کسی بودیم کاری داشتیم پاییز و بهاری داشتیم تو سرا ما سری داشتیم عشقی و دلبری داشتیم کسی امد که حرف عشق را با ما زد دل ترسوی ما هم دل به دریا زد به یک دریای طوفانی دل ما رفته مهمانی چه دور ساحلش از دور پیدا نیست یه عمری راه و در قدرت ما نیست باید پارو نزد ...وا داد...
-
جملات با حال
یکشنبه 7 فروردینماه سال 1384 00:22
وقتی حوصله ام سر میرود، آتش غصه هایم را کم میکنم! کسی که خودسوزی میکند به روغن نباتی نیازی ندارد ! برای آنکه اندیشه ام زنگ نزند ، از رطوبت بی اعتنایی دوری میکنم ! آدم وقتی طاقتش طاق می شود ، انگار طاق روی سرش خراب می شود ! زبانباز حرفهایش را رنگ می کند!!!
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 4 فروردینماه سال 1384 00:55
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 3 فروردینماه سال 1384 01:02
مناسب ترین کلمه ( خدا ) .....زیباترین کلمه ( عشق ).....پر احساس ترین کلمه ( محبت )....پر معنا ترین کلمه ( نگاه )......عالی ترین کلمه ( دوستی )......تلخ ترین کلمه ( جدایی )......دردناک ترین کلمه ( خیانت ).....بذ ترین کلمه ( تمسخر ).....و آشنا ترین کلمه ( نام توست )... از عشق تو... نمیشه از عشق تو گفت ، میشه با ستاره...
-
سخنی از اشکمهر با تمام زیبایی های خلقت
یکشنبه 30 اسفندماه سال 1383 02:09
سلام دوستان عزیزم ٬ امیدوارم همه خوب باشین ٬ نوشته هام که خستتون نکرده؟ سال نو را به همه ی شما تبریک میگم اگه لیاقت داشته باشم واسه همه شما عزیزان دعا می کنم....شما هم قابل بدونین و سفارش من را هم بکنید در پناه آسمان ....خداحافظ
-
خیال خام
یکشنبه 30 اسفندماه سال 1383 01:49
دیگه اون چشمای مشکیت دیگه اون دستای یخیت دیگه گریه را به چشمم نمی یاره دیگه اون نگاه تلخت دیگه اون پاهای سستت دیگه نمیتونه باعث ریزش ابر نگاهم شه به قول مریم : ای کسی که تو دلم درخشید من دیگه دوستت ندارم ببخشید یه روزی قلبم را دادم دستت گفتم مواظبش باش نشکنه تو دستت به خیالم اگه می شکست٬ تو دستای تو می شکست آخ که چقدر...
-
اسمانش را گرفته تنگ در آغوش
شنبه 29 اسفندماه سال 1383 12:26
ابر؛ با آن پوستین سرد نمناکش . باغ بی برگی , روز و شب تنهاست , با سکوت پاک غمناکش . ساز او باران, سرودش باد . جامه اش شولای عریانی ست . ور جز اینش جامه ای باید , بافته بس شعلة زر تار پودش باد . گو بروید, یا نروید, هر چه در هر جا که خواهد, یا نمی خواهد . باغبان و رهگذاری نیست . باغ نومیدان , چشم در راه بهاری نیست . گر...
-
خراب دل
جمعه 21 اسفندماه سال 1383 01:49
...آسمان حال مرا می فهمد آن هنگام که نگاه از آن بر می گیری و به دیگر جا می دوزی ... زمین حال مرا می فهمد آن لحظه که پای از آن برمی داری و با پله های نیاز به افلاک می رسی ... گهای سرخ باغجه کوچک حیاط نیز حال مرا می فهمند وقتی دست نوازش گرت را از آنها دریغ می کنی... ... حتی ... حتی گنجشکهای کوچک روی درخت دم پنجره نیز...
-
من یه کودکم
جمعه 21 اسفندماه سال 1383 01:44
یک تبسم زیرکانه و یک عروسک بازی کودکانه کافی بود برای عاشق شدنم و تو این کار را کردی... و من مثل کودکی عاشقت شدم و مثل قصه پدر بزرگ تو شدی شاهزاده ی سوار بر اسب سپید و من پری قصه ها و چقدر ساده عاشقم کردی و از ان ساده تر رهایم کردی گفتم : بمان شاهزاده زیبا!... من بی تو میمیرم... خندیدی و گفتی : بازی بود... گفتم بازی...
-
تو....
جمعه 21 اسفندماه سال 1383 01:41
دل پاک و عاشقم توی دام تو رهاست واسه غصه های من خنده های تو دواست هر کی غیر تورو خواست نصف عمرش بر فناست دل من پیش تو فکر و قلب تو کجاست با دلم نکن غریبی که نگاهت اشناست بگو مثل دل من عاشق و دیوونه کجاست میریزم به زیر پاهات دل تو هر چی که خواست تو بگو دوسم داری که دروغات که براست هر کی غیر تورو خواست نصف عمرش بر فناست...
-
زیباترین....
جمعه 14 اسفندماه سال 1383 01:11
همیشه زیباترین تصویرم تو بودی ٬ همیشه زیباترین اسمم تو بودی ٬ همیشه زیباترین صدای قلبم تو بودی ٬ همیشه همدم تنهایی هایم تو بودی٬ فکر میکردم برای تو مهمم ٬ برای تو زیبام ٬ برای تو بهترینم .......باور کن سعی کردم ...اما..نمی دونم ؟ نمی دونم من اشتباه کردم یا نه تویی که بهترینم بودی بی تفاوت شده ای ٬ ای کاش بودی و جواب...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 12 اسفندماه سال 1383 23:35
وقتی حوصله ام سر میرود، آتش غصه هایم را کم میکنم! کسی که خودسوزی میکند به روغن نباتی نیازی ندارد ! برای آنکه اندیشه ام زنگ نزند ، از رطوبت بی اعتنایی دوری میکنم ! آدم وقتی طاقتش طاق می شود ، انگار طاق روی سرش خراب می شود ! زبانباز حرفهایش را رنگ می کند!!!
-
اشکمر و حسینیان حسین....
شنبه 1 اسفندماه سال 1383 10:58
با یاد حسین و نام حسین سخن اغاز میکنم : سلام بر تمام دوستان ....ممنون که به وب من حقیر هم سری میزنید تسلیت عرض میکنم بر تمام حسینی های عزیز و پاک یاد حسین است تسلای روحم عزای حسین است تسلای جسمم اوست یار دیرینم اوست پرچم دار عاشورای نورینم پس فقط بگو "یا حسین " یا حسین یا ..... چون فقط اوست محافظ من و تو... ای ناز...
-
زندگی ....
جمعه 30 بهمنماه سال 1383 16:57
زندگی یعنی چکیدن، همچو شمع از گرمی عشق زندگی یعنی لطافت، گم شدن در نرمی عشق زندگی یعنی دویدن، بی امان در بادی عشق رفتن و آخر رسیدن، بر در ِآبادی عشق میتوان هر لحظه هر جا عاشق و دل داده بودن پر غرور،چون آبشاران،بودن،اما ساده بودن میشود اندوه شب را،از نگاه صبح فهمید یا به وقت ریزش اشک، شادی بگذشته را دید میتوان در گریه...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 30 بهمنماه سال 1383 16:54
هر دارو که علاج بود در خانه داشتم اما تنم در باد به تماشای غزلهای آخر می رفت امروز را بی تو خفتم فردا که خاک را به باد بسپارند تو را یافته ام مگر تو نسیم ابر بودی که تو را در باران گم کردم ؟ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ همیشه گیتاری هست که در دل شب ناله می...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 30 بهمنماه سال 1383 16:54
بــــــــــــــــــــــــــی خـــــیـــــــــــال اگه بارون نمی باره بی خیال اگه حال و روزت گریه داره بی خیال اگه تلخه دم نزن اگه زشته جا نزن اگه سخته غر نزن
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 30 بهمنماه سال 1383 16:52
برو ..... سفر به سلامت مهربان هر کجا قرار است دل داده شوی همان جا نیز ماندگار شو عشق من بدرقه راهت برو..... دعاهای هر شب من و ستاره ها توشه راهت کوله بارت ،رسیدن تمام ارزوهایت بر سر درخت تمنا تنها آرزوست آن هم روشنی جاده ی تاریک فردایت خورشیذ را در چمدانت گذارده ام تا دلتنگ آفتاب این دیار نشوی ... عطر باران را هم در...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 30 بهمنماه سال 1383 14:09
سلام به همه ی دوستان عزیزم . ممنون که به وب من اومدین میخواستم وب رز سفید رو بهتون بدم تا سری بزنین همینطور وب مشترکمون را ......در پناه آسمان ...خداحافظ. وبلاگ مشترکمان : www.jojehmaman.blogsky.com رز سفید: www.ghoroobesiahpoosh.blogsky.com
-
احساس
پنجشنبه 29 بهمنماه سال 1383 20:51
هنوزم در پی اونم که میشه عاشقش باشم مثل دریایه من باشه منم چون قایقش باشم هنوزم در پی اونم که عمری همدمم باشه شریک خنده و شادی رفیق ماتمم باشه هنوزم در پی اونم که عشقش سادگی باشه نگاهای پر از مهرش پناه خستگیم باشه میگن جوینده یابنده است اما...... پاهای من خستست....... هنوزم در پی اونم که اشکهام را روی گونم با اون...