اشک سرد نقره ای

چقدر شعر نوشتیم برای باران غافل از آن دل دیوانه که بارانی بود

اشک سرد نقره ای

چقدر شعر نوشتیم برای باران غافل از آن دل دیوانه که بارانی بود

بغض ترانه

دلم برات تنگ شده جونم

میخوام ببینمت نمی تونم

بین ما دیوارایه سنگی

فاصله یک عمره میدونم

بغض ترانمو شکستم

می خوام بگم عاشقت هستم

تو عین ناباوری یک شب

خالی گذاشتی هر دو دستم

تو بودی تمام 

هستی و

مستی و

راستی و

تمام قصه ی من

تو بودی

سنگ صبورم و

نگاه نورم و

لبهایه بسته ی من

نیمه شب از خوابم پا میشم

نیستی پیشم باز دیوونه میشم

دوریه تو تیشه زد به ریشم

نیستی پیشم

بی صدا از من خالی میشم

هم صدا با بی بالی میشم

گونه هام خیس از شبنم غم

نیستی پیشم

تو بودی تمام 

هستی و

مستی و

راستی و

تمام قصه ی من

تو بودی

سنگ صبورم و

نگاه نورم و

لبهایه بسته ی من

تو بودی.........

 

نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] شنبه 24 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 01:20 ب.ظ

salam khoshgel khanoom e maho gol
kheili mamnunam azat kheili kheili mahi
akhe chera enhade ehsasy o latify ?!!
lol
mamnun azat babye

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد